این عدد مَنو یاد یک خاطرهٔ زیبا انداخت:((قسمت دوم))

روز بعد تند تند لباس فرم مدرسه رو پوشیدم و با ذوق و شوق به مدرسه رفتم. وقتی رسیدم متوجه شدم که به غیر از من، فقط چند نفر تونسته بودند آیةالکرسی رو حفظ کنند، و اکثراً سوره‌ی قارعة رو حفظ کرده بودند. «اول فکر کردم عادیه که تونستم حفظش کنم» ولی بعد از متوجه شدنِ این موضوع که خیلی از بچه‌ها نتونسته بودند آیةالکرسی رو حفظ کنند، فهمیدم که:«اصلا عادی نیست حفظ کردنش، چون اگر عادی بود همه حفظش میکردند. حقیقت اینه که "لطف خدا" بود که باعث شد موفق بشم. چون اگر خدا به من با نظرِ لطف و رحمتش نگاه نمیکرد، منم هیچوقت موفق نمیشدم.»
نکته=👈((این قضیه به من یاد داد که ما همیشه محتاج لطف و رحمت خدا هستیم. و بدونِ خواست خدا، هرگز هیچ اتفاق خوبی برامون نمیفته.))👍
ادامه‌ی متن در پست بعدی..
دیدگاه ها (۰)

این عدد مَنو یاد یک خاطرهٔ زیبا انداخت:((قسمت ۳ و آخر))

شرح دعای روز اول ماه رمضان

این عدد، مَنو یاد یک خاطرهٔ زیبا انداخت.((قسمت اول))

«حواسمون باشه حقیقت رو توی گردش دوران، گُم نکنیم.»

سلام ، چند روز پیش رفتم تو صفحه ی کاربری که چند تا از پست ها...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط